شهرنگار

یادداشت هایی پیرامون شهر مشهد

شهرنگار

یادداشت هایی پیرامون شهر مشهد

یادداشت هایی پیرامون شهر مشهد

۲ مطلب در دی ۱۳۹۱ ثبت شده است

می گویند روزی سقراط حکیم بر دروازه شهری نشسته بود . شخصی به او رسید وگفت : من ساکن فلان شهر هستم و پس از سال هاتصمیم گرفته ام شهر خودم را عوض کنم و به شهر دیگری کوچ کنم به نظر شما این شهر برای مهاجرت چگونه شهری است ؟
سقراط از آن شخص می پرسد: اهالی شهر شما چگونه مردمی هستند.؟ او می گوید : مردمی هستند بدبین و زورگو که در امانت خیانت می کنند و نسبت به هم نامهربان و بیگانه هستند.
سقراط می گوید : اهالی این شهر نیز چنین مردمی هستند و آن شخص را از مهاجرت به آن شهر منع می کند در روزهای بعد،که سقراط در همان محل نشسته بودشخص دیگری به سقراط مراجعه می کند و می گوید علاقمند است که به این شهر مهاجرت کند .  سقراط همان سوال قبلی خود را تکرارمی کند و می پرسد:به نظرت اهالی شهر خودت چگونه مردمی هستند؟ آن شخص می گوید :مردمی صمیمی ، مهربان ، امانتدار و با دیانت . سقراط برمی گردد و می گوید : اهالی این شهر هم این گونه اند و آن شخص را تشویق می کند که به آن شهر مهاجرت کند. 

shahrvand


رفتارها و نگرشهای هرشهروندی در سرنوشت  آن شهر دخالت دارد.

شهروندی  که خود را عضوی از خانواده بزرگ شهری می داند و تلاش می کند همواره وظایف شهروندی را به خوبی انجام دهد باعث می شود رفتارهای شهروندی و اجتماعی شده در دیگران نیز پرورش یابد.


مطالعات نشان می دهد که شهروندان مسئولیت پذیر و آشنا به حقوق شهروندی خود به خود به وجود نمی آید ، بلکه در اثر آموزش مهارتهای زندگی جمعی و تحت آشنایی با فرهنگ شهرنشینی اهالی می آموزند،چگونه دریک شهرزندگی کنند،چگونه حریم خصوصی دیگران را محترم بشمارند و در نهایت چگونه در اداره یک شهر مشارکت نمایند.

  • - حسینی فرد
این خانه قشنگ است ولی خانه من نیست  
این خاک چه زیباست ولی خاک وطن نیست

آن دختـــــــــــر چشم آبی گیسوی طلایی
طناز سیه چشــــــــــم چو معشوقه من نیست 

آن کشور نو آن وطــــن دانش و صنعت 
هرگز به دل انگیــــــــــزی ایران کهن نیست 

در مشهد و یزد و قم و سمنان و لرستان
لطفی است که در کلگری و نیس و پکن نیست 

در دامن بحر خزر و ساحل گیلان
موجی است که در ساحل دریای عدن نیست 

در پیکر گلهای دلاویز شمیران 
عطری است که در نافه ی آهوی ختن نیست 

آواره ام و خسته و سرگشته و حیران 
هرجا که روم هیچ کجا خانه من نیست  

آوارگی وخانه به دوشی چه بلاییست 
دردی است که همتاش در این دیر کهن نیست  

من بهر که خوانم غزل سعدی و حافظ 
در شهر غریبی که در او فهم سخن نیست.

هرکس که زند طعنه به ایرانی و ایران   
بی شبهه که مغزش به سر و روح به تن نیست.

پاریس قشنگ است ولی نیست چو تهران
لندن به دلاویزی شیراز کهن نیست.

هر چند که سرسبز بود دامنه آلپ  
چون دامن البرز پر از چین وشکن نیست  

این کوه بلند است ولی نیست دماوند 
این رود چه زیباست ولی رود تجن نیست  

این شهرعظیم است ولی شهرغریب است   
این خانه قشنگ است ولی خانه من نیست
دکتر خسرو فرشید
  • - حسینی فرد